بیوگرافی علیرضا جلالی تبار بازیگر سریال جدید هشت پا + عکس
بیوگرافی علیرضا جلالی تبار بازیگر سریال جدید هشت پا ، یک سریال تلویزیونی ایرانی در ژانر پلیسی و اکشن را در این مطلب از فوتوسلفی قرار داده ایم. همراه ما باشید.
بیوگرافی علیرضا جلالی تبار
علیرضا جلالی تبار بازیگر سینما و تلویزیون متولد ۲۱ اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۷ است و تحصیلاتش را در دانشگاه صدا و سیما و دانشکده تئاتر گذرانده است.
وی بیشتر در ضمینه تئاتر فعالیت داشته است . و اولین فعالیت رسمی اش در بازیگری را در سال ۷۴ با منصور حلاج شروع کرده است .
او برای اولین بار در فیلم سینمایی «وقتی همه خوابیم» به مخاطب معرفی شد اگرچه پیش از آن، کار هنری را تجربه کرده بود.
علیرضا جلالیتبار برای حرفه خودش به عنوان بازیگر، تعریف و تحلیلهای خاصی دارد؛
داشتن خلاقیت را منوط به کسب دانش و تجربه پی در پی میداند و معتقد است هرچه بیشتر بخوانی و بدانی بیشتر در کارت موفق میشوی .
جلالیتبار در مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی متعددی از جمله فیلمهای سینمایی «خنده در باران»، «وقتی بهار میآید» و «سگهای پوشالی» و مجموعههای تلویزیونی «غیر علنی»، «راز پنهان» و «گمشده» ایفای نقش کرده است.
علیرضا جلالی تبار بیشتر در ضمینه تئاتر فعالیت داشته است.
با ما بخوانید: بیوگرافی هلیا امامی بازیگر سریال جدید هشت پا + عکس
وضعیت ازدواج و همسر علیرضا جلالی تبار
علیرضا جلالی تبار در سال ۹۴ ازدواج کرده است و متاهل می باشد.
از وضعیت ازدواج و همسر علیرضا جلالی تبار اطلاعات دقیق تری در دست نیست.
گفتگو با علیرضا جلالی تبار
شما قبلا بیشتر در سینما بودید. پیشنهاد خوبی برای کار در سینما به شما ارائه نشد که به تلویزیون بازگشتید؟
علیرضا جلالی تبار: من همیشه دنبال پیشنهاد خوب سینمایی و پیشنهاد خوب تلویزیونی هستم چون برای پیشنهادات دیگر کاری از دست بازیگر برنمی آید و نیازمند کارهایی فارغ از بازیگری است و بازار مخصوص خودش را دارد.
چرا اینقدر از تئاتر دور شدید؟
علیرضا جلالی تبار: دلایل حرفه ای وجود دارد که یکی دوتا نیست. من به بازی خوب اعتقاد دارم و دوست دارم اگر قرار است کار کنم در تئاتری خوب کار کنم.
کما اینکه سال گذشته در یک نمایش سه شب تمرین کردم و متاسفانه آن اتفاقی که باید می افتاد برایش نیفتاد و ادامه ندادم.
من تقریبا ۸ سال در بازار آهن و پارتیشن و … کار کردم که پول به دست بیاورم و بتوانم تئاتر کار کنم.
آخر هم این اتفاق نیفتاد. بعد از آن هم مدت ها کار عکاسی صنعتی کردم و باز منتظر ماندم و باز به نتیجه نرسیدم.
اگر قرار است که من در رشته دیگری کار کنم و آنهایی که صلاحیت کار کردن در این عرصه را ندارند بیایند و بشوند شاخص این هنر که دیگر شرایط خیلی تراژیک می شود.
واقعا شما در بازار آهن کار کردید؟
علیرضا جلالی تبار: من هم مثل خیلی از دوستانم که شغل های متفرقه دارند خیلی از کارها را تجربه کردم.
فقط به خاطر اینکه حاضر نیستم در هر کاری بازی کنم.
من آدمی را می شناسم که خیلی سرمایه دار است و حاضر است ۳۰۰ میلیون بدهد برای خرید یک نقش.
خودم شاهد بودم که فردی برای خرید نقشی که کسی دیگر ۳۰۰ میلیون داده بود و آن نقش را خریده بود آمد و یک چک ۵۰۰ میلیونی نوشت که آن نقش را مال خود کند.
با وجود این در این سینما آدم هایی هستند که حاضر نیستند به هر قیمتی نقش قبول کنند تا سر آخر در کنار این آدم ها بازی کنند.
طبقه تازه به دوران رسیده ای که با هر ضرب و زوری مسیری را برای خود خریده و حالا می خواهد اعتبار را هم از هنر بخرد.
از روندی که طی کردید راضی هستید؟ اگر زمان به عقب برمی گشت باز هم بازیگر می شدید؟
علیرضا جلالی تبار: من آخرین گزینه ام در میان کارهایی که در هنرستان صدا و سیما بلد بودم، بازیگری بود چون یک دفعه مدیریت صدا و سیما عوض شد و خصوصی سازی در آنجا اتفاق افتاد ما به دانشکده تئاتر رفتیم.
به عنوان کارهای تجربی بازیگری کردم اما اینکه دغدغه اصلی ام بازیگر باشد، نه اینطور نبوده.
یعنی واقعا دغدغه بازیگری ندارید؟
علیرضا جلالی تبار: من کار بازیگران را می بینم و خیلی از آنها را تعقیب می کنم. بازیگر از همه چیز تاثیر می گیرد.
از راه رفتن استاد فلسفه در دانشگاه، از تخمه خوردن راننده تاکسی و … از همه چیز تاثیر می گیرد ولی تاثیر به معنی شیفتگی نوستالژیکی که دارد جای چیزهای دیگری را پر می کند نه؛
اعتقادی به اینها ندارم. فکر می کنم آدم باید شاگردی کند و به گذشته اش احترام بگذارد.
این معنای تاثیر را هیچ کدام از تئوریسین های تئاتر هم تجویز نکردند. واقعا تعصب و کباده کشیدن را نمی فهمم.
بازیگر مورد علاقه تان کیست؟
علیرضا جلالی تبار: من بازی های مورد علاقه دارم نه بازیگر مورد علاقه، که آنها را هم نگویم بهتر است چون این مسائل شخصی است و ناگفته بماند بهتر است.
من سینمای نوظهور شرق آسیا در سینمای کره جنوبی و ژاپن را دنبال می کنم.
حتی فیلم های تئاتر آنها به دستم می رسد. یک لحظه های نابی در بازیگری آنها می بینم که پیگیری می کنم.
منبع: فوتوسلفی